چرا معادن زغالسنگ زيان ده هستند؟

يکي از کارهاي سخت و پرمشقت معدنکاري، کار در معادن زغالسنگ است و اتفاقاً اين روزها، کمک به آنها مدعي زيادي پيدا کرده است، حتي در کره شمالي هم بر سخت بودن آن صحه گذاشتهاند و ورزشکاراني که در المپيک مدال نگرفتهاند را براي کار به معادن زغالسنگ ميفرستند!
يکي از کارهاي سخت و پرمشقت معدنکاري، کار در معادن زغالسنگ است و اتفاقاً اين روزها، کمک به آنها مدعي زيادي پيدا کرده است، حتي در کره شمالي هم بر سخت بودن آن صحه گذاشتهاند و ورزشکاراني که در المپيک مدال نگرفتهاند را براي کار به معادن زغالسنگ ميفرستند!
پيشينه معدنکاري زغالسنگ در کشور به دوره قبل از سال 1320 در زمان رضاشاه برمي گردد که در حين عمليات احداث راه آهن در مازندران، آلمانيها متوجه لايههاي زغالي و ذخاير غني زغال دار منطقه شدند و معدنکاري زغالسنگ آغاز و در ادامه با طرح احداث ذوب آهن ايران، انجام مطالعات سيستماتيک در زمينه اکتشاف معادن زغال پي ريزي و نواحي زغال دار عمدهاي در سلسله جبال البرز غربي تا شرقي و منطقه کرمان و در ادامه منطقه پروده و مزينوي طبس کشف شد. عمده مطالعات انجام شده در زمينه اکتشاف نواحي زغال دار توسط روسها انجام شده و در ادامه نيز عمليات تجهيز و بهرهبرداري از معادن زغال توسط روسها پيگيري شد و شايد بتوان گفت اين نقطه، نقطه عطف بد و ناجوري در معادن زغالسنگ ايران بود. علت اصلي آن نيز اين است که هرکجا در معادن روسها وارد شدند و تجهيزات را جهت استخراج زغالسنگ نصب کردند، باتوجه به کارايي بالا و طول عمر بسيار زياد تجهيزات، ماندگاري آنها در معادن زياد شد و بهسازي و بهبود تجهيزات بطور کامل فراموش شد. به طوري که پس از گذشت بيش از 60 سال از عمر معدنکاري زغال در کشور، هنوز از همان تجهيزات، روش و سيستمهاي قديمي جهت استخراج ذغالسنگ استفاده ميشود و همين موضوع عامل اصلي بيشتر مشکلات معادن زغالسنگ از جمله صعوبت کار، قيمت تمام شده زياد، راندمان توليد کم، نياز به نيروي انساني بالا، سخت جلوه دادن کار و… شده است.
باتوجه به اينکه در کشور ما منابع و ذخائر غني گاز طبيعي وجود دارد و باتوجه به هدف اوليه اکتشاف زغال جهت استفاده در صنعت فولاد، زغالسنگ توليدي درکشور عمدتاً زغال کک شو است که تنها صنعت توليد فولاد کشور به روش کوره بلند که ذوب آهن اصفهان است مصرف دارد و از همين رو معدن کاران زغالسنگ از بدو ورود با نام ذوب آهن به خوبي آشنا ميشوند و تنها ملجأ آنها نيز ذوب آهن اصفهان است اما بر خلاف معدنکاران که تنها ملجأ خود را
ذوب آهن اصفهان ميدانند بيشتر مديران ستادي در جنگ با مسائل و مشکلات گريبان گير بخش زغالسنگ کشور،
ذوب آهن اصفهان را تنها عامل تمام مشکلات معادن زغال ميدانند و چون اين دليل با توجه به مشکلات مالي ذوب آهن بهخصوص طي 10سال اخير در دسترسترين دليل بوده است متأسفانه هيچ يک از مديران به خود زحمت نداده تا علت اصلي مشکلات معادن زغال را بررسي و جهت آن راهکار ارائه کند.
آنچه در بالا گفته شد اگر وارد فاز تحليل منطقي و به دور از حب و بغض و موارد سليقهاي و طايفهاي شود مطمئناً ميتواند دگرديسي و دگرگوني عظيمي در معادن زغالسنگ ايجاد کند.
کساني که سفري به معادن زغالسنگ اروپا در کشورهايي مثل چک – لهستان – آلمان و اسپانيا و… داشتهاند بخوبي با شرايط کار و شرايط معادن آنها آشنا هستند. در بيشتر محاورات درخصوص واگذاريها و شرايط سخت کار در معادن، اين جمله کليشهاي تکرار ميشود که در اروپا به معادن زغال سوبسيد ميدهند. شايد اينگونه باشد و در معادن اروپا به معدنکاران زغالسنگ سوبسيد بدهند ولي تفاوت شرايط معدن و شرايط استخراج در معادن ايران و اروپا بسيار زياد است. در اروپا اکثراً معادن در اعماق قرار دارند بطوريکه واژه زمين گرمايي که در دروس زمين شناسي بدان اشاره شد در آنجا صدق ميکند. کار در عمق 800 تا 1200 متري زمين که تنها راه دسترسي آن از طريق چاه بوسيله آسانسور است بسيار متفاوت از کار در معادني است که اکثراً در عمق کم و سطحي هستند و دسترسي به آنها از طريق تونلهاي شيبدار امکانپذير است. ليکن در آن معادن روزانه از يک لايه با ضخامت يک متر بالغ بر چند هزار تن زغال از طريق چاه به سطح زمين منتقل ميشود و ما در اينجا از لايه با همين مشخصات روزانه حداکثر 150 تن زغال استخراج ميکنيم ضمن اينکه نيروي انساني ما چندين برابر آنها است و قيمت تمام شده نيز همين طور.
در کشور ما تا چند سال قبل متولي اصلي معادن دولت بود ليکن طي فرآيندي که در آن رقابت هم وارد شد معادن به بخش خصوصي واگذار شد و در خصوص شرکتهاي معدني بزرگ نيز واگذاري اصطلاحاً طبق اصل 44 و به صورت اجباري و در قبال رد ديون صورت پذيرفت.
متأسفانه رقابت ايجاد شده نيز رقابت منطقي و اصولي نبود و در بيشتر موارد شيوه معدنکاري شدادي را دوباره زنده کرد.
در بخش دولتي نيز متأسفانه متوليان امور در فکر رتق و فتق امورات جاري بودند و بجز سرمايهگذاري انجام شده در شرکت زغالسنگ پروده طبس، در بقيه معادن سرمايهگذاري مناسبي انجام نشد.
شرکت زغالسنگ پروده طبس که در واقع طرح تجهيز معادن زغالسنگ طبس بهبود يافته است، تنها معدن تمام مکانيزه توليد زغالسنگ در کشور است که با وجود مسائل و مشکلاتي که خصوصاً در ابتداي راهاندازي داشت
(از جمله عدم آشنايي با فرآيند، نداشتن نيروي انساني متخصص، عدم اعتماد به امکان توليد زغالسنگ به شيوه مذکور و…) درحالحاضر پس از چند سال بهرهبرداري، توانسته است حق خود را استيفا کند. توليد بالغ بر 7000 تن زغالسنگ از يک کارگاه 220 متري با ضخامت لايه 2 متر را رکورد بزند که در شيوه سنتي امکان يک برش کامل از اين کارگاه طي 24 ساعت امکانپذير نيست و در بهترين شرايط با چهار شيفت کار و حدود 150 نفر کارگر شايد بتوان طي دو روز يک برش استخراج نمود يعني 500 تن.
درحالحاضر بزرگترين مشکل معادن زغالسنگ کشور عدم توليد است. تنها راه نجات صنعت زغال در کشور که اتفاقاً نقش بسيار مهمي در توسعه مناطق معدني و ايجاد اشتغال دارد توليد در معادن است، توليدي که داراي شرايطي خاص از جمله منطقي، اقتصادي و مناسب باشد.
براي دستيابي به اين توليد پارامترهايي لازم است که جهت تدارک آنها دخالت مستقيم دولت از طريق سرمايهگذاري، اصلاح ساختار مديريتي معادن، واگذاري معادن به بخش خصوصي چابک حداقل نيازهاي آن ميباشد.
در اين شرايط افزايش قيمت فروش تحميلي، نه تنها کمکي به معادن نخواهد کرد بلکه باعث بروز تنش در تنها شرکت فولادي مصرفکننده کل زغالسنگ توليدي کشور خواهد شد که تداوم اين تنش ميتواند تبعات جبران ناپذيري براي کل مشاغل و صنايع وابسته به اين شرکت عظيم در پي داشته باشد.اي کاش تفکري که در خصوص ذوب آهن در بين کارگران معادن است در بين مديران دولتي بهخصوص مديران سازمان صنعت، معدن و تجارت نيز وجود داشت. کارگران معادن زغالسنگ معتقدند اگر ذوب آهن اصفهان تب کند ما ميميريم. پس بيايد دست در دست هم بدهيم و بجاي اتخاذ تصميمات عجولانه و بدون پشتوانه از جمله افزايش تعرفه واردات زغالسنگ و يا حذف ارز مبادلهاي و ايجاد موانع براي ذوب آهن اصفهان، کاري کنيم که توليد اقتصادي در معادن زغالسنگ جايگزين توليد فعلي شود.
فراموش نکنيم که درحالحاضر توليد کنسانتره زغالسنگ در کشور کمتر از 2/1 ميليون تن است و نياز به آن با توجه به ظرفيتهاي ککسازي فعال کشور بالغ بر 5/4 ميليون تن است و اين بدان معني است که سرمايهگذاري حساب شده در اين صنعت ميتواند از سودآوري بالايي برخوردار باشد که بانکها و بخش خصوصي ميتوانند حساب ويژهاي روي آن باز کنند.
حسن محمدي معاون معدني خريد مواد اوليه و انرژي ذوب آهن
پيشينه معدنکاري زغالسنگ در کشور به دوره قبل از سال 1320 در زمان رضاشاه برمي گردد که در حين عمليات احداث راه آهن در مازندران، آلمانيها متوجه لايههاي زغالي و ذخاير غني زغال دار منطقه شدند و معدنکاري زغالسنگ آغاز و در ادامه با طرح احداث ذوب آهن ايران، انجام مطالعات سيستماتيک در زمينه اکتشاف معادن زغال پي ريزي و نواحي زغال دار عمدهاي در سلسله جبال البرز غربي تا شرقي و منطقه کرمان و در ادامه منطقه پروده و مزينوي طبس کشف شد. عمده مطالعات انجام شده در زمينه اکتشاف نواحي زغال دار توسط روسها انجام شده و در ادامه نيز عمليات تجهيز و بهرهبرداري از معادن زغال توسط روسها پيگيري شد و شايد بتوان گفت اين نقطه، نقطه عطف بد و ناجوري در معادن زغالسنگ ايران بود. علت اصلي آن نيز اين است که هرکجا در معادن روسها وارد شدند و تجهيزات را جهت استخراج زغالسنگ نصب کردند، باتوجه به کارايي بالا و طول عمر بسيار زياد تجهيزات، ماندگاري آنها در معادن زياد شد و بهسازي و بهبود تجهيزات بطور کامل فراموش شد. به طوري که پس از گذشت بيش از 60 سال از عمر معدنکاري زغال در کشور، هنوز از همان تجهيزات، روش و سيستمهاي قديمي جهت استخراج ذغالسنگ استفاده ميشود و همين موضوع عامل اصلي بيشتر مشکلات معادن زغالسنگ از جمله صعوبت کار، قيمت تمام شده زياد، راندمان توليد کم، نياز به نيروي انساني بالا، سخت جلوه دادن کار و… شده است.
باتوجه به اينکه در کشور ما منابع و ذخائر غني گاز طبيعي وجود دارد و باتوجه به هدف اوليه اکتشاف زغال جهت استفاده در صنعت فولاد، زغالسنگ توليدي درکشور عمدتاً زغال کک شو است که تنها صنعت توليد فولاد کشور به روش کوره بلند که ذوب آهن اصفهان است مصرف دارد و از همين رو معدن کاران زغالسنگ از بدو ورود با نام ذوب آهن به خوبي آشنا ميشوند و تنها ملجأ آنها نيز ذوب آهن اصفهان است اما بر خلاف معدنکاران که تنها ملجأ خود را
ذوب آهن اصفهان ميدانند بيشتر مديران ستادي در جنگ با مسائل و مشکلات گريبان گير بخش زغالسنگ کشور،
ذوب آهن اصفهان را تنها عامل تمام مشکلات معادن زغال ميدانند و چون اين دليل با توجه به مشکلات مالي ذوب آهن بهخصوص طي 10سال اخير در دسترسترين دليل بوده است متأسفانه هيچ يک از مديران به خود زحمت نداده تا علت اصلي مشکلات معادن زغال را بررسي و جهت آن راهکار ارائه کند.
آنچه در بالا گفته شد اگر وارد فاز تحليل منطقي و به دور از حب و بغض و موارد سليقهاي و طايفهاي شود مطمئناً ميتواند دگرديسي و دگرگوني عظيمي در معادن زغالسنگ ايجاد کند.
کساني که سفري به معادن زغالسنگ اروپا در کشورهايي مثل چک – لهستان – آلمان و اسپانيا و… داشتهاند بخوبي با شرايط کار و شرايط معادن آنها آشنا هستند. در بيشتر محاورات درخصوص واگذاريها و شرايط سخت کار در معادن، اين جمله کليشهاي تکرار ميشود که در اروپا به معادن زغال سوبسيد ميدهند. شايد اينگونه باشد و در معادن اروپا به معدنکاران زغالسنگ سوبسيد بدهند ولي تفاوت شرايط معدن و شرايط استخراج در معادن ايران و اروپا بسيار زياد است. در اروپا اکثراً معادن در اعماق قرار دارند بطوريکه واژه زمين گرمايي که در دروس زمين شناسي بدان اشاره شد در آنجا صدق ميکند. کار در عمق 800 تا 1200 متري زمين که تنها راه دسترسي آن از طريق چاه بوسيله آسانسور است بسيار متفاوت از کار در معادني است که اکثراً در عمق کم و سطحي هستند و دسترسي به آنها از طريق تونلهاي شيبدار امکانپذير است. ليکن در آن معادن روزانه از يک لايه با ضخامت يک متر بالغ بر چند هزار تن زغال از طريق چاه به سطح زمين منتقل ميشود و ما در اينجا از لايه با همين مشخصات روزانه حداکثر 150 تن زغال استخراج ميکنيم ضمن اينکه نيروي انساني ما چندين برابر آنها است و قيمت تمام شده نيز همين طور.
در کشور ما تا چند سال قبل متولي اصلي معادن دولت بود ليکن طي فرآيندي که در آن رقابت هم وارد شد معادن به بخش خصوصي واگذار شد و در خصوص شرکتهاي معدني بزرگ نيز واگذاري اصطلاحاً طبق اصل 44 و به صورت اجباري و در قبال رد ديون صورت پذيرفت.
متأسفانه رقابت ايجاد شده نيز رقابت منطقي و اصولي نبود و در بيشتر موارد شيوه معدنکاري شدادي را دوباره زنده کرد.
در بخش دولتي نيز متأسفانه متوليان امور در فکر رتق و فتق امورات جاري بودند و بجز سرمايهگذاري انجام شده در شرکت زغالسنگ پروده طبس، در بقيه معادن سرمايهگذاري مناسبي انجام نشد.
شرکت زغالسنگ پروده طبس که در واقع طرح تجهيز معادن زغالسنگ طبس بهبود يافته است، تنها معدن تمام مکانيزه توليد زغالسنگ در کشور است که با وجود مسائل و مشکلاتي که خصوصاً در ابتداي راهاندازي داشت
(از جمله عدم آشنايي با فرآيند، نداشتن نيروي انساني متخصص، عدم اعتماد به امکان توليد زغالسنگ به شيوه مذکور و…) درحالحاضر پس از چند سال بهرهبرداري، توانسته است حق خود را استيفا کند. توليد بالغ بر 7000 تن زغالسنگ از يک کارگاه 220 متري با ضخامت لايه 2 متر را رکورد بزند که در شيوه سنتي امکان يک برش کامل از اين کارگاه طي 24 ساعت امکانپذير نيست و در بهترين شرايط با چهار شيفت کار و حدود 150 نفر کارگر شايد بتوان طي دو روز يک برش استخراج نمود يعني 500 تن.
درحالحاضر بزرگترين مشکل معادن زغالسنگ کشور عدم توليد است. تنها راه نجات صنعت زغال در کشور که اتفاقاً نقش بسيار مهمي در توسعه مناطق معدني و ايجاد اشتغال دارد توليد در معادن است، توليدي که داراي شرايطي خاص از جمله منطقي، اقتصادي و مناسب باشد.
براي دستيابي به اين توليد پارامترهايي لازم است که جهت تدارک آنها دخالت مستقيم دولت از طريق سرمايهگذاري، اصلاح ساختار مديريتي معادن، واگذاري معادن به بخش خصوصي چابک حداقل نيازهاي آن ميباشد.
در اين شرايط افزايش قيمت فروش تحميلي، نه تنها کمکي به معادن نخواهد کرد بلکه باعث بروز تنش در تنها شرکت فولادي مصرفکننده کل زغالسنگ توليدي کشور خواهد شد که تداوم اين تنش ميتواند تبعات جبران ناپذيري براي کل مشاغل و صنايع وابسته به اين شرکت عظيم در پي داشته باشد.اي کاش تفکري که در خصوص ذوب آهن در بين کارگران معادن است در بين مديران دولتي بهخصوص مديران سازمان صنعت، معدن و تجارت نيز وجود داشت. کارگران معادن زغالسنگ معتقدند اگر ذوب آهن اصفهان تب کند ما ميميريم. پس بيايد دست در دست هم بدهيم و بجاي اتخاذ تصميمات عجولانه و بدون پشتوانه از جمله افزايش تعرفه واردات زغالسنگ و يا حذف ارز مبادلهاي و ايجاد موانع براي ذوب آهن اصفهان، کاري کنيم که توليد اقتصادي در معادن زغالسنگ جايگزين توليد فعلي شود.
فراموش نکنيم که درحالحاضر توليد کنسانتره زغالسنگ در کشور کمتر از 2/1 ميليون تن است و نياز به آن با توجه به ظرفيتهاي ککسازي فعال کشور بالغ بر 5/4 ميليون تن است و اين بدان معني است که سرمايهگذاري حساب شده در اين صنعت ميتواند از سودآوري بالايي برخوردار باشد که بانکها و بخش خصوصي ميتوانند حساب ويژهاي روي آن باز کنند.
حسن محمدي معاون معدني خريد مواد اوليه و انرژي ذوب آهن