معدن‌نیوز بررسی کرد:

انرژی پاک به‌مثابه ضرورت راهبردی، نه شعار محیط‌زیستی

پرهام کریمی
انرژی پاک به‌مثابه ضرورت راهبردی، نه شعار محیط‌زیستی

وابستگی به سوخت‌های فسیلی سال‌هاست که یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌پذیری‌های ژئوپلیتیک جهان به شمار می‌آید. تاریخ بحران‌های نفتی خاورمیانه، قطع خطوط لوله، و استفاده روسیه از گاز به‌عنوان ابزار فشار سیاسی به‌خوبی نشان داده که نظام‌های انرژی متکی بر نفت و گاز تا چه اندازه شکننده‌اند. 

به گزارش معدن‌نیوز، وابستگی به سوخت‌های فسیلی سال‌هاست که یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌پذیری‌های ژئوپلیتیک جهان به شمار می‌آید. تاریخ بحران‌های نفتی خاورمیانه، قطع خطوط لوله، و استفاده روسیه از گاز به‌عنوان ابزار فشار سیاسی به‌خوبی نشان داده که نظام‌های انرژی متکی بر نفت و گاز تا چه اندازه شکننده‌اند.

در مقابل، انرژی‌های تجدیدپذیر منطق راهبردی متفاوتی را نمایندگی می‌کنند: وقتی یک مزرعۀ خورشیدی یا بادی ساخته می‌شود، سوخت آن ــ یعنی نور خورشید و باد ــ محلی، رایگان و مصون از انسداد ژئوپلیتیک است. این تفاوت بنیادین، مسیر جدیدی را برای خروج از «آسیب‌پذیری فسیلی» و حرکت به‌سوی «تاب‌آوری انرژی» می‌گشاید.

زنجیر وابستگی؛ قدرت و تهدید در دوران نفت و گاز

کنترل منابع نفت و گاز همواره به‌معنای در اختیار داشتن اهرمی برای قدرت یا اجبار بوده است. قطع گاز روسیه به اروپا بازارها را لرزاند و وابستگی راهبردی این قاره را برملا کرد. تحریم‌های نفتی اوپک در دهۀ‌ ۱۹۷۰ چهرۀ دیپلماسی جهانی را دگرگون ساخت و اقتصاد کشورها را فلج کرد. هنوز هم کشورها برای تضمین امنیت سوخت، قراردادهای درازمدت امضا می‌کنند، ذخایر استراتژیک می‌سازند یا برای حفاظت از مسیرهای حمل‌ونقل دریایی ناوگان مستقر می‌کنند؛ تنها به این دلیل که نفت و گاز باید از مرزها عبور کنند و در برابر اختلال فیزیکی آسیب‌پذیرند.

مزیت استراتژیک تجدیدپذیرها: عدم تمرکز، محلی بودن، تاب‌آوری

در مقابل، زیرساخت‌های بادی و خورشیدی یک‌بار نصب می‌شوند و سپس از منابعی آزاد از کنترل خارجی بهره می‌گیرند. هرچه پایگاه تجدیدپذیر یک کشور متنوع‌تر و پراکنده‌تر باشد، نیاز آن کشور به واردات انرژی و «ریسک تحمیل سیاسی» کاهش می‌یابد.

بدین‌ترتیب، نقاط آسیب‌پذیر سنتی مانند خطوط لوله یا تنگه‌های دریایی جای خود را به شبکه‌ای توزیع‌شده از منابع محلی، ذخیره‌سازی و شبکه‌های هوشمند می‌دهد. در چنین مدلی، هیچ دولت یا کارتل خاصی نمی‌تواند جریان انرژی را عمداً متوقف سازد.

آژانس بین‌المللی انرژی‌های تجدیدپذیر (IRENA) نیز گزارش داده است که جنگ اوکراین اثر محرک بر توسعه انرژی پاک داشته، زیرا کشورها بی‌ثباتی مسیرهای واردات سنتی را تجربه کرده و به امنیت درونی انرژی روی آورده‌اند.

تغییر هندسۀ قدرت؛ استقلال و خودکفایی راهبردی

خودکفایی انرژی در عصر قدیم به معنای داشتن ذخایر نفت یا گاز بود؛ در عصر جدید به معنای مهندسی زنجیرۀ تأمین فناوری انرژی است. کشوری که بتواند زیرساخت بادی، خورشیدی و ذخیره‌سازی برق خود را توسعه دهد، به استقلال تصمیم‌گیری و امنیت اقتصادی بیشتری دست می‌یابد. این تحول به‌ویژه برای کشورهای واردکنندۀ قدیمی سوخت‌های فسیلی، تغییری بنیادین در موازنه قدرت جهانی محسوب می‌شود.

فیل در اتاق؛ زنجیره‌های تأمین فناوری

بااین‌حال، انرژی‌های تجدیدپذیر نیز بی‌نقص نیستند. توسعۀ آن‌ها به‌شدت وابسته به زنجیره‌های تأمین مواد معدنی حیاتی (لیتیم، نیکل، کبالت، عناصر نادر خاکی) و تولید تجهیزات (پنل، توربین، باتری و مبدل) است.

اما ماهیت این وابستگی متفاوت از وابستگی فسیلی است:
در سوخت‌های فسیلی، اختلال به‌معنای توقف تولید آنی است.
در انرژی‌های نو، اختلال به‌معنای تأخیر در نصب ظرفیت جدید است.

به بیان دیگر، بحران در یک معدن ممکن است ساخت نیروگاه آینده را به تعویق اندازد، اما باد و خورشیدِ فعلی هیچ‌گاه تحریم‌پذیر نیستند.

همچنین، برخلاف زیرساخت‌های نفتی که دهه‌ها پیش ساخته شده‌اند و ساختار تغییر‌ناپذیری دارند، زنجیره‌های تجدیدپذیر قابل‌تنوع‌سازی، بومی‌سازی و بازطراحی با در نظر گرفتن امنیت ملی‌اند. دولت‌ها می‌توانند مواد حیاتی را ذخیره کنند، بازیافت را رونق دهند و با تشویق تحقیق و توسعه در مواد جایگزین، تمرکز جغرافیایی را کاهش دهند.

انرژی پاک به‌عنوان مؤلفۀ امنیت ملی

در سال ۲۰۲۴ کارگاه «انرژی پاک، امنیت ملی است» با حضور نظامیان و تحلیلگران امنیتی در آمریکا برگزار شد؛ جایی که چهره‌هایی مانند دریادار بازنشسته «ساموئل لاک‌لیر» و چند ژنرال سابق تأکید کردند که «وابستگی تک‌منبعی به سوخت‌های فسیلی تهدیدی مستقیم برای آمادگی دفاعی» است. در این دیدگاه تازه، تجدیدپذیرها نه فقط ابزار محیط‌زیستی، بلکه مؤلفۀ حیاتی امنیت ملی تلقی می‌شوند.

اندیشکده‌هایی چون Stimson Center نیز استدلال می‌کنند که مفهوم امنیت انرژی باید دگرگون شود: دیگر تمرکز بر «امن‌سازی جریان نفت» نیست، بلکه بر پایداری شبکه برق، امنیت سایبری، و تاب‌آوری زنجیرۀ فناوری انرژی پاک خواهد بود.

از بحران اقلیمی تا ضرورت ژئوپلیتیکی

گذار انرژی دیگر صرفاً یک آرمان زیست‌محیطی نیست؛ یک ضرورت قدرت و بقاست. کشورهایی که همچنان به واردات سوخت فسیلی وابسته‌اند، بیش از دیگران در معرض فشار دیپلماتیک، تحریم، نوسانات قیمت و شوک‌های عرضه قرار می‌گیرند. در مقابل، کشورهایی که سرمایه‌گذاری در تولید داخلی انرژی تجدیدپذیر، ذخیره‌سازی و شبکه هوشمند را در اولویت قرار دهند، موقعیت مانور سیاسی و امنیتی گسترده‌تری خواهند یافت.

اما تحقق این برتری نیازمند سیاست‌های هوشمندانه است:
تنوع‌بخشی به منابع مواد معدنی حیاتی،
سرمایه‌گذاری در فناوری بازیافت و شیمی‌های جدید باتری،
حمایت از تولید صنعتی در داخل، و
ایجاد ذخایر استراتژیک از اجزای حیاتی.

چشم‌انداز آینده: جنگ انرژی دیگر نه بر سر لوله‌ها، بلکه بر سر داده‌ها و شبکه‌ها

در جهان آینده، جنگ‌های انرژی احتمالاً در میدان نفت و گاز رخ نمی‌دهند، بلکه در فضای سایبری، نرم‌افزارها و زیرساخت‌های شبکه برق روی می‌دهند. مسئلۀ اصلی، حفاظت از سامانه‌های ذخیره‌ساز، مدیریت داده‌های شبکه، و تاب‌آوری در برابر اختلالات فنی یا حملات دیجیتال خواهد بود.

جمع‌بندی

سوخت‌های فسیلی به کشورهایی که آن‌ها را در اختیار داشتند، قدرتی بی‌بدیل بخشیدند، اما هم‌زمان دیگران را به زنجیر وابستگی کشیدند. این آسیب‌پذیری درونی، در مدل فسیلی نهادینه شده بود. تجدیدپذیرها معادله را وارونه می‌کنند: به‌جای آسیب‌پذیری، استقلال می‌آورند؛ به‌جای فشار سیاسی، تاب‌آوری اقتصادی.

اگرچه ریسک زنجیرۀ تأمین همچنان وجود دارد، اما قابل مدیریت و پیش‌گیرانه است. آینده انرژی متعلق به دولت‌هایی است که زودتر دریابند امنیت، دیگر در کنترل منابع زیرزمین نیست، بلکه در تسلط بر زنجیرۀ تولید و شبکه‌های توزیع آینده نهفته است.