گفتگو، یادداشت و نشست خبری

گفت‌وگو با معاون مالی و اقتصادی شرکت ملی صنایع مس ایران

تسویه بدهی ۱۹۰۰ میلیارد تومانی در سال ۹۵

تسویه بدهی ۱۹۰۰ میلیارد تومانی در سال ۹۵
پایگاه خبری معدن نیوز-بدون شک، موفقیت شرکت ملی صنایع مس ایران در مدیریت هزینه‌ها و کاهش قیمت تمام‌شده، بزرگ‌ترین دستاورد شرکت مس در چهار سال اخیر است. برای بررسی ابعاد این موفقیت با «محسن بازارنوی» معاون مالی و اقتصادی شرکت مس گفت‌وگو کردیم.
  بزرگنمايي:

بدون شک، موفقیت شرکت ملی صنایع مس ایران در مدیریت هزینه‌ها و کاهش قیمت تمام‌شده، بزرگ‌ترین دستاورد شرکت مس در چهار سال اخیر است. برای بررسی ابعاد این موفقیت با «محسن بازارنوی» معاون مالی و اقتصادی شرکت مس گفت‌وگو کردیم.
 «کاهش قیمت تمام‌شده»، «مدیریت هزینه»، «پیشبرد طرح‌های توسعه‌ای به‌رغم تحریم و رکود»، «تعامل مثبت شرکت مس با دولت»، «حفظ ارزش زمانی پول» و «تسویۀ بدهی بانک‌ها» مهم‌ترین نکاتی بودند که وی در گفت‌وگو با نشریۀ «عصر مس» مطرح کرد. این گفت‌و‌گو را در ادامه بخوانید.

    زمانی‌که از کاهش 1300 دلاری قیمت تمام‌شدۀ مس محتوای معدنی به ازای هر تن در شرکت مس صحبت می‌کنیم، این موضوع دقیقاً به چه معناست و کاهش قیمت تمام‌شده در کدام بخش‌‌ها یا اجزای قیمت تمام‌شده رخ داده است؟

قیمت تمام‌شده، از سه جزء تشکیل شده است. نخستین جزء، مادۀ معدنی است که همان خاکی است که از معدن استخراج می‌شود. هزینۀ خاکی که از معدن برداشت می‌شود، ثابت است و هر سال طبق مبلغی که در بودجه پیش‌بینی می‌کنیم، با انحراف بسیار کمی نسبت به پیش‌بینی، این خاک برداشت می‌شود. این هزینه در هر معدنی متفاوت است و در برخی از معادن دوبه‌یک، برخی یک‌به‌یک و برخی سه‌به‌یک است که هرکدام در قیمت تمام‌شدۀ خاک تأثیر دارد (دوبه‌یک به این معنی است که باید دو واحد باطله برداریم تا بتوانیم یک واحد خاک با محتوای مس برداشت کنیم)، اما ازآنجایی‌که معادن ما بزرگ است، با انجام عملیات طوری می‌توانیم این هزینه را تعیین کنیم که سهم خاک در قیمت تمام‌شده عدد ثابتی را تشکیل دهد. یکی از اقدامات مهم برای مدیریت هزینه‌های مادۀ معدنی، تغییر در روش محاسبۀ حقوق و عوارض دولتی بود. حقوق و عوارض دولتی که در سال‌های گذشته عدد ثابتی بود و باعث می‌شد که درصد بسیار بالایی حقوق دولتی پرداخت کنیم و به همان میزان قیمت تمام‌شدۀ شرکت را افزایش می‌داد، با پیگیری‌های آقای مهندس مرادعلیزاده مدیرعامل شرکت مس، حسب مصوبه‌ای که سال گذشته از دولت گرفته شد، تغییر پیدا کرد و مبنای پرداخت حقوق دولتی، مس محتوایی است که از معدن برداشت می‌شود. این دستورالعمل و این موفقیت می‌تواند در قیمت تمام‌شدۀ ما تأثیرگذار باشد.
البته شرکت‌های بزرگ دنیا هم، حقوق و عوارض دولتی را پرداخت می‌کنند، اما آنچه ما پرداخت می‌کنیم، درصدی بالاست که در حال پیگیری هستیم تا تغییر دیگری روی مبنای حقوق و عوارض دولتی داده شود تا به نُرم جهانی برسد.
به ‌غیر از مواد، هزینه‌های دستمزد و سربار، جزء دوم و سوم مؤثر در قیمت تمام‌شده هستند. به هزینه‌های دستمزد هم هر سال درصدی اضافه می‌شود؛ بنابراین، این جزء هم درحالی‌که باید مدیریت شود، مثل هزینه‌های مواد تقریباً ثابت است و هرساله با درصدی افزایش روبه‌رو می‌شود.

    بنابراین برای بررسی کاهش قیمت تمام‌شده، باید به سراغ هزینه‌های «سربار» رفت؟

دقیقاً، برای تأثیرگذاری بیشتر بر کاهش قیمت تمام‌شده باید به سراغ هزینه‌های «سربار» رفت که خودش به هزینه‌های ثابت و متغیر تقسیم می‌شود. در این زمینه است که در شرکت مس، طی چهار سال گذشته اقدامات خوبی انجام گرفته است.
در حقیقت، برای کاهش قیمت تمام‌شده باید به سراغ افزایش تولید رفت تا با افزایش تولید، هزینۀ سربار کاهش یابد. در این راستا، در سنوات اخیر پروژه‌هایی مثل واحد تغلیظ دوم سونگون و یا واحد تغلیظ سوم سرچشمه به بهره‌برداری رسیده که افزایش ظرفیت تولید به کاهش قیمت تمام‌شده منجر شد. اگر قیمت تمام‌شده را تقسیم بر یک‌میلیون تن کنیم، وقتی تولید اضافه می‌شود، همان هزینه‌ها تقسیم ‌بر مثلاً یک‌میلیون و 200هزار تن می‌شود؛ بنابراین، طبیعی است که قیمت تمام‌شده با افزایش ظرفیت، کاهش پیدا می‌کند؛ بنابراین در طی چهار سال گذشته، از یک‌طرف، هزینه‌ها مدیریت و اصلاح شد که هنوز هم راه برای اصلاح وجود دارد، و از سوی دیگر، ظرفیت‌ها افزایش یافت و به کاهش قیمت تمام‌شده انجامید.
یکی از کارهای خوب انجام‌شده در شرکت، کنترل و مدیریت بر هزینه بود. در این زمینه، گزارش‌های هفتگی که در شورای معاونان مطرح می‌شود تاثیر زیادی بر مدیریت هزینه‌ داشت؛ به‌ویژه روی توقف خط تولید که یک هزینه و فرصت ازدست‌رفته محسوب می‌شود، حساسیت خاصی وجود دارد؛ بنابراین، سعی شده با پیگیری‌های مستمر و حساسیت‌های ویژه، مدت توقف خطوط تولید به حداقل برسد و هزینه‌ها مدیریت شود.

    به‌رغم کاهش قیمت مس، شرکت در چهار سال گذشته پروژه‌های توسعه‌ای مهمی را به مرحلۀ بهره‌برداری رساند. پرسش من این است که با توجه به کاهش قیمت مس و کمبود نقدینگی، طرح‌های توسعه‌ای شرکت چگونه مدیریت شد؟

با توجه به این‌که قیمت کاتد از 6000 دلار سال 1393 به 4700 دلار در سال 1395 کاهش یافت، یکی از اقداماتی که شرکت‌های بزرگ دنیا انجام دادند اولویت‌بندی پروژه‌های توسعه‌ بود. ما هم با اولویت‌بندی انجام‌شده، به برخی پروژه‌ها پول تزریق نکرده و به پروژه‌هایی پول تزریق کردیم که درصد تکمیل بالاتری داشتند تا زودتر به بهره‌برداری برسند، دوم، مدیریت بر هزینه‌ها بود که در یک چارچوب مشخص مدیریت شد، سوم این‌که خیلی از شرکت‌های دنیا افزایش سرمایه دادند و ما هم از طریق افزایش سرمایه، بخشی از کسری نقدینگی را تأمین کردیم و چهارم، منابع و هزینه‌های مالی را مدیریت کردیم که این‌ها مهم‌ترین اقداماتی بود که موجب شد در شرایطی که کاتد به 4700 دلار رسید، طرح‌های توسعه‌ای شرکت را به پیش ببریم.

    به نظر شما برای ماندگاری استراتژی «مدیریت هزینه‌ها» در شرکت مس چه باید کرد که در زمانی که ما با افزایش قیمت مس روبه‌رو شدیم این حس در بدنۀ سازمان ایجاد نشود که دیگر نیازی به مدیریت هزینه نیست؟

فکر می‌کنم این موضوع به مدیریت کلان شرکت و هیأت‌مدیره بستگی دارد که قطعاً مدیریت فعلی بسیار کارآمد بوده و با فکر کار می‌کنند و این‌طور نیست که مثل گذشته که چون وضعیت مالی شرکت خوب بود، یک‌سری دستگاه‌ها را بخرند تا یک روزی خط تولید دیگری راه‌اندازی کنند؛ بلکه ارزش زمانیِ پول را متوجه هستند.
شرکت مس، واقعاً ظرفیت خوبی دارد؛ با برنامه‌ریزی انجام‌شده برای منابع حاصل از فروش در سال 2016، بدهی 1900 میلیارد تومانی به بانک‌های داخلی را ظرف یک‌سال پرداخت کردیم و این به آن معنی است که شرکت مس قدر پول را می‌داند.
در گذشته، 100درصد منابع مورد نیاز پروژه‌های توسعه‌ای، از منابع داخل بوده و این فکر را نمی‌کردند که شاید قیمت مس از 7000 دلار به زیر 5000 دلار کاهش پیدا کند و سرمایه در گردش پروژه‌ها دچار مشکل شود؛ که این مهم نیز اتفاق افتاده است. البته این‌که تنها شرکت‌ها باید اصلاحاتی انجام دهند و خودشان را حفظ کنند، درست نیست؛ بلکه دولت‌ها هم باید در این مواقع به کمک شرکت‌ها بیایند.

    خیلی‌ها معتقدند اگر برجام به نتیجه نمی‌رسید، شرکت باید دست‌به‌دامانِ بانک‌های داخلی و خارجی برای گذران امور جاری و روزمره می‌شد. آیا به نظر شما این دیدگاه درست است؟

نمی‌توانیم به‌صراحت بگوییم این موضوع درست است؛ ما توانستیم طی یک‌سال قبل از برجام مشکلات را حل کنیم و اگر برجام به نتیجه نمی‌رسید، شاید سرعت تأمین منابع مالی کم می‌شد؛ ولی به‌هرحال، با شرکت‌های واسطه‌ای راهش را پیدا می‌کردیم، اگرچه حاشیۀ سود پایین می‌آمد و هزینه‌ها و ریسک افزایش پیدا می‌کرد، اما قطعاً راه را پیدا می‌کردیم؛ اما در هر حال، در صورت ضرورت این امر به‌عنوان آخرین اقدام مدنظر قرار می‌گرفت. ولی باید گفت که برجام به کار سرعت داد؛ یعنی موجودی 50هزار تن کاتد، طی سه ماه فروخته شد و پول آن سریع به چرخۀ عملیات برگشت و اگر برجام نبود، باید در طول سال 95 و شاید سال 96 موفق به فروش این محصولات می‌شدیم.
در سال 95 حدود یک میلیارد و 270 میلیون دلار صادرات داشتیم و همۀ منابع به داخل کشور منتقل شد، اما اگر برجام نبود، امکان داشت پول شرکت با تأخیر منتقل شود. هم‌اکنون، تمام شرکت‌ها در بازار داخل مشکلات فروش و نقد کردن چک دارند، اما تمام عرضه‌های شرکت ملی صنایع مس ایران به‌صورت شفاف در بورس کالا و به‌صورت ال‌سی سه‌ماهه معامله می‌شود و به تولید داخل کمک می‌کنیم و در بازار داخلی با کمترین مشکل روبه‌روییم.
اما این‌که اگر برجام نبود، کار انجام نمی‌شد، درست نیست؛ شرکت مس راهش را پیدا می‌کرد، ولی مجبور بود به بانک‌ها مراجعه کند و برای پرداخت‌های جاری تسهیلات بگیرد؛ (در کشور هم، هم‌اکنون منابع مالی کم است)؛ بنابراین، هزینۀ تسهیلات افزایش پیدا می‌کرد و در ادامه با افزایش این‌گونه هزینه‌ها، سودآوری شرکت هم کاهش می‌یافت.

    هم‌اکنون، وضعیت بدهی‌های شرکت مس چگونه است؟

یکی از اهداف عمده در سال 95، استفادۀ بهینه از منابع بود؛ بنابراین، تسهیلاتِ گران‌قیمت را با توجه به شرایط نقدینگی، به تسهیلات ارزان‌قیمت تبدیل کردیم. تسهیلات شرکت در سال 95 و در انتهای سال، به 300 میلیارد تومان رسید که به همان اندازه هم نزد بانک‌ها سپردۀ سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت داشتیم که با این وضعیت، درواقع تسهیلات شرکت صفر است، اما چون برخی سپرده‌ها نرخ سود 20درصد دارند، سپرده‌ها را حفظ کردیم تا هزینۀ تسهیلات را با نرخ 18درصد را پرداخت کنیم و حدود دو درصد سود بیشتر نصیب شرکت شود.
به‌موجب استانداردهای ایران، اگر تسهیلات را دریافت و مستقیم در پروژۀ خاصی هزینه کنیم، می‌توانیم هزینۀ مالی آن را بر روی قیمت تمام‌شدۀ پروژه حساب کنیم تا سود و زیان را تحت تأثیر قرار ندهد، که این کار در حال انجام است. نکتۀ دیگر، استفاده از تسهیلات ارزی داخلی و خارجی است که قبل از پایان سال، مبلغ 70 میلیون یورو با نرخ هفت درصد دریافت کردیم (از طریق بانک‌های داخلی، برای شرکت‌های پیمانکار پروژه‌ها LC  باز کردیم) و چون شرکت از محل صادرات خود درآمد ارزی دارد؛ نگرانی هم از بابت تغییرات نرخ ارز نداریم.

    سیاست شرکت مس در استفاده از فاینانس‌های خارجی چیست و آیا موفق به اخذ فاینانس برای طرح‌های توسعه‌ای شدیم؟

علی‌رغم این‌که بعد از برجام شرکت‌هایی به ایران آمدند و مذاکره کردیم، اما هنوز نتوانستیم هیچ پروژه‌ای را از طریق فاینانس جلو ببریم؛ تنها پروژۀ فاینانس خارجی که توانستیم بگیریم، مربوط به فعالیت‌های کوتاه‌مدت فروش بود که پس از مذاکرات مستقیم با مشتریان برای فروش‌های سال 2017 موفق به اخذ دو فقره پیش‌دریافت از یک شرکت به مبلغ 100 میلیون یورو و از شرکت دیگری به مبلغ 50 میلیون یورو شدیم.

    در بخشی از صحبت‌ها به روابط شرکت‌های اقتصادی با دولت اشاره کردید. با توجه به این‌که بخشی از سهام شرکت مس متعلق به دولت است، این رابطه پیچیده‌تر هم می‌شود؛ در سه‌چهار سال گذشته رابطۀ شرکت مس با دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا دولت حمایت‌های خوبی را از شرکت‌هایی مثل شرکت مس داشته است؟

هرچند هم ما بگوییم خصوصی و سهامی عام هستیم، اما وضعیت شرکت ملی صنایع مس، همان‌طور که از نامش معلوم است؛ باعث شده است که دولت بر روی این شرکت، نظارت داشته باشد. 12درصد از سهام شرکت متعلق به ایمیدرو است که یک سازمان دولتی است، 37درصد سهام متعلق به سهام عدالت است که تکلیف آن روشن نیست و در سال 96 باید این سهام آزاد شود تا هرکس بخواهد بتواند سهام خود را واگذار کند؛ بنابراین، باید مکانیزم عرضه و تقاضای سهام عدالت طراحی و اعلام شود. از طرف دیگر، ما تنها تولیدکنندۀ عمدۀ کاتد در کشور هستیم؛ پس دولت باید نظارت داشته باشد تا بتواند نیازهای بازار داخل را تأمین کند؛ بنابراین، در این سال‌ها با دولت ارتباط تنگاتنگی داشته‌ایم. هم‌اکنون روابط ما با سازمان‌های دولتی ازجمله سازمان محیط‌زیست، دارایی، آب و برق استان کرمان و آذربایجان و سازمان صنعت، معدن و تجارت استان‌های کرمان و آذربایجان بسیار مطلوب است و حتی زمانی هم که مشکل داشتیم، این سازمان‌ها با ما همکاری خوبی داشتند و الآن که مشکلات شرکت کم شده، مشکلات آن‌ها هم کاهش‌ یافته است؛ الآن، بدهی شرکت به شرکت‌های آب، گاز و برق پرداخت شده است.
یکی از اقدامات بسیار خوبی که در سال گذشته با هماهنگی با دولت انجام گرفت، موضوع استمهال پرداخت حقوق و عوارض دولتی بود که تا پایان سال 94 باید حدود 550 میلیارد تومان پرداخت می‌کردیم، اما مقرر شد این بدهی با یک تنفس از ابتدای سال 97 پرداخت شود و به‌ازای آن دو پروژۀ جدید اسید سرچشمه و خاتون‌آباد را اجرا کنیم که با اجرای این دو پروژه، هم‌ ظرفیت تولید افزایش پیدا می‌کند و هم مشکلات زیست‌محیطی حل می‌شود؛ پس می‌توان گفت منافع ارتباط مطلوب دولت با شرکت مس، در کاهش آلودگی، رعایت مسائل زیست‌محیطی و مسائل اجتماعی، به مردم هم می‌رسد.

    آیا سیاست‌های دولت مثل وضع عوارض بر مواد خام، شرکت را دچار چالش نمی‌کند؟

ما همه‌جا گفته‌ایم و الآن هم می‌گوییم که محصول کنسانترۀ مس که اسمش را خام می‌گذارند، 60درصدِ قیمت تمام‌شدۀ کاتد تولیدی شرکت را تشکیل می‌دهد؛ اگر خاکی که از معدن برداشت می‌شود، صادر شود، این عمل خام‌فروشی است، اما کنسانتره‌ای که 60درصد قیمت تمام‌شدۀ کاتد است خام‌فروشی نیست؛ بنابراین، شرکت مس خام‌فروشی ندارد.
سیاست ما ابتدا تأمین کاتد و مفتول مورد نیاز بازار داخل است تا پس از تأمین آن، مازاد بر نیاز بازار داخل صادر شود. در سال 95 با افزایش تقاضا در بازار داخل مواجه شدیم که به‌منظور حمایت از تولیدات داخلی، کسری بازار داخل را تأمین کرده و به‌ناچار برخی از قراردادهای خارجی را با دیگر محصولات جایگزین کردیم تا به بازار داخل لطمه‌ای وارد نشود.

    روابط به سمت نگاه دستوری نرفته است؟

برخی مواقع نگاه دستوری بوده، اما ما در چارچوب و بر روی اصول صحبت می‌کنیم؛ به‌هرحال، شرکت مس شرکت سهامی عام و تابع قانون تجارت است و سهام‌دار غیر دارد و باید پاسخ‌گوی آن‌ها هم باشد.



   shortlink:  
شرکت فولاد مبارکه
شرکت فولاد هرمزگان
علی بابا
فولاد خوزستان
شرکت فولاد غدیر نی ریز
شرکت سنگ آهن مرکزی ایران
شرکت گهرزمین
فولاد سنگان
آلومینای ایران جاجرم
شرکت صبافولاد